دیروز رفتم مانتو بخرم، با اینکه شاید دیگه به مانتو نیازی نداشته باشم...
۸۰۰ تومن!! احساس میکردم از غار اومدم بیرون، اصحاب کهف شدم... برای آموزشگاه مانتوی مناسبی نداشتم، که بخوام تو این فصل بپوشم. مگه میتونستم یه مانتو عادی و ساده، بدون این طرح و نقشای تخمی پیدا کنم!!
+ صبح ساعت شیش و نیم، با صدای بارون از خواب بیدار شدم... چی میتونه قشنگتر از این باشه؟؟
تمام حرف های نگفته ام...برچسب : نویسنده : ikhodaya-bebine بازدید : 149